معنی کشوری امریکایی

حل جدول

کشوری امریکایی

شیلی


امریکایی

یانکی


شترمرغ امریکایی

ناندو


کمدین امریکایی

آدام سندلر،دین ماتین، باسترکیتون، استن لورل، الیور هاردی، وودی آلن، دین ماتین


کشور امریکایی

دومینیکا، باربادوس، باهاما، مکزیک، سورینام، شیلی، اروگوئه، هاییتی، اکوادور، هندوراس، السالوادور


نویسنده امریکایی

ادوارد دی هاچ، اوهنری، پرل س باک، آرتور بوخوالد، مارک تواین، ادگار آلن پو، جک لندن، ارسکین کالدول، ارنست همینگوی، استیفن گرین، امیلی دیکنسون، تنسی ویلیامز، تونی موریسون، جان اشتاین بک، جین وبستر، دانیل استیل، ریچارد رایت، سارویان، سیدنی شلدون


سوسمار امریکایی

الیگیتور


کماندوی امریکایی

رنجر


دانشگاه امریکایی

هاروارد


گاوچران امریکایی

کابوی

لغت نامه دهخدا

امریکایی

امریکایی. [اِ] (ص نسبی) منسوب به امریکا. آمریکایی. || هر فرد از مردم آمریکا.


کشوری

کشوری. [ک ِش ْ وَ] (ص نسبی) منسوب به کشورکه از قراء صنعای یمن می باشد. (از انساب سمعانی).

کشوری. [ک ِش ْ وَ] (ص نسبی، اِ) آنکه یا آنچه به کشور نسبت دارد. هرچیز که به کشور منسوب باشد. || مردمی که در مملکتی زیست می کنند و جزء قشون و سپاهیان نیستند. آنکه به سپاهی گری زیست نکند. مقابل لشکری. (یادداشت مؤلف).

فارسی به آلمانی

امریکایی

Nordstaatler (m), Reißen [noun]

سخن بزرگان

مثل امریکایی

پلی که خنده را به گریه می پیوندد زیاد دراز نیست.

معادل ابجد

کشوری امریکایی

828

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری